نوشته، حینِ نوشتنْ شکل می‌گیرد!

جالب است که هیچ وقت از این ترس نداشته‌ام که اگر چیزی برای نوشتن نداشته باشم باید چه کنم؟

الان هم که شروع به نوشتن این کلمات کردم هیچ ایده‌‌ای نداشتم اما با خود گفتم که چی؟ تو باید هر روز پانصد کلمه بنویسی پس برو بنویس. همین.

تنها کاری که باید برای نوشتن پانصد کلمه روزانه انجام دهم این است که هر روز در زمان معینی به اینجا بیایم و شروع به نوشتن کنم.

این‌که چه چیزی بنویسم الان برای من مهم نیست تنها موضوع قابل توجه این است که هر روز در اینجا پانصد کلمه بنویسم.

اما مگر می‌شود بدون داشتن هیچ ایده‌ای شروع به نوشتن کرد؟

بله می‌شود چرا که نوشته حین نوشتن شکل می‌گیرد.

در زبان آموزی ما مدام به اشتباه دنبال این هستیم که الان در این موقعیت من این جمله را چگونه بگویم در حالی که سوال درست این است که با خود بگوییم الان برای این موقعیت چه جمله‌ای در ذهن دارم و می‌توانم بگویم.

نوشته حین نوشتن شکل می‌گیرد و این جمله‌ای است که من بارها و بارها برای خودم تکرار کرده‌ام و در این سطرها نوشته‌ام.

بعضی وقت‌ها از نوشتن این جمله حالم به هم می‌خورد اما مهم نیست چرا که باید این را همیشه به خودم یادآوری کنم زیرا ذهن ما بسیار تنبل است و به زودی همه‌چیز را فراموش می‌کند.

پس رواست که هر روز با خود تکرار کنم که نوشته حین نوشتن شکل می‌گیرد. 

به نظر من بهتر است عنوان این پست را همین انتخاب کنم و بنویسم نوشته حین نوشتن شکل می‌گیرد. 

دوست دارم آن‌قدر اینجا بنویسم که تعداد مقاله‌هایم یا بهتر است بگویم تعداد پست‌هایم به هزار پست برسد.

من عمیقا به این جمله باور دارم که کار نیکو کردن از پر کردن است. 

در دنیا هیچ کار با کیفیت و شاهکاری را نمی‌توان یافت که از همان اول بهترین بوده باشد.

کارهایی هست که از همان ابتدا به کیفیت توجه می‌شود و روی کیفیت تمرکز می‌شود.

اما خوشبختانه نوشتن این‌گونه نیست و نوشته با زیادنویسی بهتر می‌شود و اینجا اصالت با کمیت است نه کیفیت. 

البته که محصول نهایی نوشتن باید با کیفیت باشد اما این کیفیت یه‌هویی از هوا ظاهر نشده است بلکه از دل کمیت زیاد‌نویسی تولد یافته است.

من زیادنویسی را دوست دارم و الان هم در حال زیادنویسی هستم اما به گونه‌ای دیگر.

گاهی ما نویسندگانی را داریم که روزانه ممکن است پنج هزار یا حتی ده هزار کلمه بنویسند اما من زمان این حجم از کار را ندارم و می‌توانم هر روز پانصد کلمه بنویسم.

نکته مهم کار من این است که هر روز پانصد کلمه می‌نویسم و حتی یک روز هم این کار را فراموش نمی‌کنم.

بعد از یک الی دو سال نوشتن به امید این‌که فرصتی باشد بعد از زبان‌آموزی مهارتی را یاد بگیرم که بتوانم از خانه با لپتاپ آن را انجام دهم در این صورت فرصت خواهم یافت هر روز بیشتر بنویسم و حتی به روزانه پنج هزار کلمه برسم.

وقتی می‌نویسم بهتر می‌توانم فکر کنم و افسار زندگی‌ام را در دست می‌گیرم و همین یک کار در زندگی مرا سعادتمند خواهد کرد.

تمام.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *