از امروز به مدت پنج روز باید هر روز به جای پانصد کلمه هزار کلمه بنویسم تا کمکاریهای روزهای گذشته جبران شود.
اسم این را هم میشود جریمه گذاشت و هم زیادنویسی.
در این مدت که مینویسم اگر هر روز پانصد کلمه مینوشتم باید الان بیست و چهار هزار کلمه در برگه چرکنویسهای فایل ورد من موجود بود اما الان که نگاه کردم بیست و یک هزار کلمه نوشتهام و این یعنی در این مدت شش روز از نوشتن غافل بودهام ولی فکر میکردم همه چیز طبق روال درست پیش رفته است و من هر روز پانصد کلمه نوشتهام اما الان متوجه شدم سه هزار کلمه کم دارم و فکر کردم بهتر است از امروز به مدت پنج روز هزار کلمه بنویسم تا هم آن سه هزار کلمه جبران شود و هم تکلیف هر روزم که پانصد کلمه است را انجام داده باشم.
البته در انتهای روز پنجم باز هم پانصد کلمه کم میآورم که بهتر است روز آخر به جای هزار کلمه، هزار و پانصد کلمه بنویسم.
امروز میخواهم در مورد یادگیری کریستالی بنویسم.
موضوعی که به تازگی در سایت متمم مطالعه کردهام و به نظرم یاد گرفتن آن بسیار ضروری است.
به نظر من یاد گرفتن نحوه یادگیری پیش از یاد گرفتن هر چیزی ضروریترین کاری است که ما باید انجام دهیم.
البته من موضوع یادگیری کریستالی را هنوز هم خوب و کامل یاد نگرفتهام و باید چندین و چند بار دیگر این موضوع را کار کنم و مطالعه کنم و فایل صوتی آن را گوش دهم تا به خوبی متوجه شوم.
یادگیری کریستالی در برابر یادگیری قطعه قطعه یا منفصل قرار میگیرد البته در نهایت به این واقعیت میرسیم که یادگیری تنها یک نوع است و آن یادگیری کریستالی است و نوع دیگری ندارد و چیزی که در برابر آن قرار میگیرد حفظ کردن قطعه قطعه است.
مثالی که آقای شعبانعلی استفاده میکند استعاره بازی پازل است.
در پازل قطعات جدا از هم هستند و این هنر فردی است که آن را میچیند تا این بین این قطعات تشابه پیدا کند و آنها را کنار یکدیگر بچیند که در نهایت تصویر واحدی به دست بیاید.
کسی که در این بازی تبحر دارد ابتدا به دنبال قطعات همرنگ میگردد و به تدریج با یافتن تشابهات بین این قطعات آنها را در کنار یکدیگر میچیند.
اگر کسی یک اتاق یا انباری پر از قطعات جدا از هم پازل داشته باشد این انباری هیچ ارزشی نخواهد داشت در برابر کسی که یک پازل واحد دارد و قطعات آن را کنار یکدیگر چیده است.
امروزه با وجود شبکههای اجتماعی بسیاری از ما به جای یادگیری عمیق از کتابها از این ابزارها یعنی شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم البته اگر بتوان نام این نوع از یادگیری را اصلا یادگیری گذاشت.
با ساعتها و دقایقی که هر روز در این پلتفرمها حضور داریم ذهن خود را پر کردهایم از سالاد موضوعات مختلف، بدون اینکه بین این سالاد موضوعات که قطعات جدا از هم هستند ارتباطی وجود داشته باشد.
اما کسی که در مورد یک موضوع خاص چندین کتاب را مطالعه میکند یک پازل منظم و به هم پیوسته از آن موضوع در ذهن دارد.
ذهن ما هر روز از پازلهای بیربط به همدیگر پر میشود بدون اینکه رابطه معناداری بین آنها پیدا کنیم.
در واقع این شبکههای اجتماعی نیستند که ما را دچار این نوع از یادگیری اشتباه و سطحی کردهاند بلکه این رفتار خود ماست که این موضوع را اجتناب ناپذیر کرده است.
وگرنه شما میتوانید در حین یادگیری کریستالی در جستجوی دنباله یک موضوع در شبکههای اجتماعی باشید و از این راه یادگیری کریستالی و به هم پیوسته خود را تکمیل کنید یا اینکه جملات یک کتاب را در هر محفلی تکرار کنید بدون اینکه دنباله این موضوع را در کتابهای دیگر هم دیده یا خوانده باشید.
تنها یک نوع یادگیری در این دنیا وجود دارد و آن یادگیری کریستالی است و نوع دیگری از حفظ کردن قطعات بدون شک به هر چیزی بینجامد نام آن یادگیری نخواهد بود.
من فکر میکنم به همین دلیل است، کسانی که موضوعی را از روی علاقه یا نیاز یا هر دلیل دیگری شروع به یادگیری میکنند و خودشان این قطعات را کنار همدیگر میچینند بسیار بهتر و عمیقتر از کسانی که برای یادگیری چیزی باید حتما سرکلاس بنشینند یاد میگیرند.
اصولا بهترین نوع یادگیری یادگیری خودآموز است.
من اگر خودم نتوانم برای یادگیری موضوعی وقت بگذارم و به دنبال منابع مختلف بگردم هر چقدر هم کلاس بروم و استاد خصوصی بگیرم بی فایده خواهد بود.
کلاس و استاد خصوصی برای کسی موثر است که روح خودآموزی را در وجودش داشته باشد و از این نوع یادگیری نهراسد.
من خودم تصمیم گرفتهام زین پس یا جملهای را نبینم و نشنوم و یا اگر شنیدم و بر من خوش افتاد دنباله آن را بگیرم و نویسنده آن را بیابم و اگر کتابهای دیگری هم دارد بخوانم و بیشتر یاد بگیرم.
سالها پیش به تاریخ و ادبیات علاقه داشتم و در این زمینهها کتاب میخواندم اما اکنون علایقم تغییر کردهاند و به اقتصاد، کسبوکار و نویسندگی علاقه دارم و یادگیری خودم را در این زمینهها دنبال میکنم.
نوشتن در این سایت هم بهانه است.
من خودم میدانم که این محتوایی که من مینویسم بی ارزش است اما هدف من چیز دیگری است.
هدف من از نوشتن هر روز در این سایت تقویت عضلات نویسندگی است.
اگر روزی برسد و عمری باقی باشد و بتوانم در اقتصاد و کسبوکار بیشتر مطالعه کنم و عمیقتر یاد بگیرم بهتر و پرمحتواتر خواهم نوشت.
البته علاقه به اقتصاد و کسبوکار خیلی کلی هستند و بهتر است جزئیتر بگویم که من به طور خاص به سئو و انواع روشهای بهینهسازی سایت برای موتورهای جستوجو علاقه دارم که با تخصص در این زمینه و تفکر سیستمیک و استراتژیک در آن میتوان اهداف هر کسب و کاری را در فضای آنلاین برآورده کرد.
علاقه دیگر من معاملهگری در بازار بزرگ فارکس است که هم نفع سرمایهگذاری و رشد سرمایه دارد و هم حضور در این بازار بزرگ و معامله در آن ذهن و شخصیت را بسیار قوی میکند و میتوان گفت این بازار به زعم بسیاری پیش از اینکه پولساز باشد انسانساز است.