چرا وبلاگ‌نویسی می‌کنم؟

چرا وبلاگ‌نویسی می‌کنم؟ چون از نوشتن لذت می‌برم!

امروز جمعه بود و من در خانه بودم اما بسیار به بطالت گذشت.

اول صبح با همسرم برای خرید میوه به جمعه بازار رفتیم و بعد از آن ناهار خوردیم و کمی استراحت کردیم.

اما من نمی‌خواهم در مورد این موضوعات بنویسم.

من دوست دارم بنویسم و خودم را روایت کنم.

یک مرد سی ساله با خواسته‌هایی زیاد که هنوز به آن‌ها نرسیده است.

نمی‌خواهم این عادت نوشتن روزانه را از دست بدهم دوست دارم هر روز بنویسم.

واقعا نمی‌دانم این گونه نوشتن روزانه بدون توجه به کلمات کلیدی و سئو و… اصلا فایده‌ای هم دارد یا نه؟

اما مهم نیست چون من این کار را به توصیه محمدرضا شعبانعلی انجام می‌دهم که در جایی نوشته بود:

اگر فرزندی داشتم و حتی اگر مرا دوست نداشت به او می‌گفتم یک سایت شخصی داشته باشد و هر روز پانصد کلمه در آن بنویسد و منتشر کند.

در ادامه از اهمیت روزانه‌نویسی می‌گوید و این‌که نوشتن و انتشار روزانه نوشته در مسیر زندگی شخصی و کاری او چقدر تاثیر گذار بوده است.

من از نوشتن این متن‌ها هیچ هدف خاصی را دنبال نمی‌کنم و تنها هدف من دو چیز است: اول تمرین تایپ ده انگشتی و دوم انجام توصیه شعبانعلی.

بنابر نوشته شعبانعلی این نوع نوشتن روزانه اثرات شگفت‌انگیزی دارد اما من فعلا از آن‌ها صرف نظر می‌کنم به دو دلیل:

دلیل اول این‌که هنوز هم برای من این اثرات ملموس نیست و دلیل دوم این‌‌که من نمی‌خوام برای خودم انتظارات بیهوده ایجاد کنم.

تنها کار من در این سایت این است که هر روز پانصد کلمه بنویسم و به قول شاهین کلانتری هوا کنم.

من این کار را تلاش می‌کنم بدون وقفه انجام دهم و حتی یک روز را هم بدون نوشتن سپری نکنم.

پیش از این در گوگل داک برای خودم می‌نوشتم اما بعد از مدتی متوجه شدم که چرا محمدرضا شعبانعلی تاکید بر نوشتن در سایت شخصی و انتشار نوشته را دارد.

فارغ از این‌که ممکن است روزی کسی یا کسانی به این سایت سر بزنند و نوشته‌های مرا بخوانند.

اما نوشتن و انتشار روزانه یک تفاوت عمده با نوشتن در یک فایل شخصی دارد و آن این است که ناخودآگاه جنس نوشته در سایت با وردشخصی تفاوت می‌کند.

دلیل آن را نمی‌دانم و مهم هم نیست اما بسیار برایم جالب است که وقتی اینجا می‌نویسم انگار آدم دیگری هستم.

به نظر من نوشته حین نوشتن شکل می‌گیرد.

وقتی من به این فکر می‌کنم که می‌خواهم در سایت چه چیزی بنویسم اصلا نمی‌دانم.

اما این موضوع اصلا مرا نمی‌ترساند چون که به این ایمان دارم که نوشته حین نوشتن شکل می‌گیرد.

مصداق این جمله در زبان‌آموزی هم وجود دارد.

بسیاری از زبان‌آموزان تصور می‌کنند با نشستن در اتاق و حفظ واژگان می‌توانند یک زبان جدید را یاد بگیرند.

اما موضوع بسیار فراتر از این حرف‌هاست برای یادگیری یک زبان جدید باید تلاش کرد به آن زبان صحبت کرد.

قطعا در ابتدا این موضوع غیرممکن به نظر می‌رسد اما اینگونه نیست زیرا زبان‌آموزی با صحبت کردن فرا گرفته می‌شود.

ظاهر سایت چندان مناسب نیست اما من کسی نیستم که درگیر این کمال‌گرایی‌ها شوم و ادامه ندهم.

کمی وقت داشته باشم تلاش می‌کنم یادگیری المنتور را در اولویت قرار دهم تا ظاهر سایت را جلا دهم.

این متن همین‌جا به اتمام رسید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *